امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵۴
ساقی بیا که موسم عیش است و میم و یی
می ده که لاله گون شده از باده ری و خی
رخ بر فروز و زلف مسلسل گره بزن
تا بشکند جمال تو بازار میم و هی
مه را به روی خوب تو نسبت کجا رسد
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۵٧ - وله ایضاً در مدح نظام الدین یحیی
عیدست در ده ایصنم گلعذار می
بنمای صورت طرب اندر صفای وی
شد کار عیش ساخته از عید همچو چنگ
زین پس میان ببند ز بهر طرب چو نی
مطرب بگوی نغمه خوش-زهد تا بچند
[...]
شیخ محمود شبستری » مرآت المحقّقین » باب پنجم در مبدأ و معاد
درصد هزار سال به برج دلی رسد
از آسمان عشق بدینسان ستارهای
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۷۵
ای از حیای لعل لبت آب گشته می
خورشید پیش آتش روی تو کرده خوی
در مصر تا حکایت لعل تو گفته اند
در آتشست شکّر مصری بسان نی
شور تو در سر من شوریده تا بچند
[...]
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۵۶
ما کرده ایم نامه هستی خویش طی
وآنگه نهاده بر سر بازار عشق پی
تو آفتاب حسنی و عشّاق ذرّه وار
سرگشته در جهان به هوای تو تا به کی ؟
برقع ز ماه چهره برانداز یک نفس
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹
ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
طامات تا به چند و خرافات تا به کی
بگذر ز کبر و ناز که دیدهست روزگار
چین قبای قیصر و طرف کلاه کی
هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳
جام شراب و ساقی زیبا و بانگ نی
یحیی العظام و هی رمیم بفضل حی
از زهد باریا چو نشد کار ما تمام
ماییم بعد از این و خرابات و جام می
مطرب بیا و نغمه مستانه ساز کن
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۴۲
جانم بسوخت از غم و بی غم نمیکنی
دانی جراحت دل و مرهم نمیکنی
گفتم کنی عیادت ما از سر کرم
مردیم و پای رنجه بماتم نمیکنی
ما از تو قانعیم بیک غمزه سالها
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
یا غایة المقاصد یا منتهی المنی
یا اجمل المجامل یا اکمل الوری
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
تشریف اصطفا ز خدا گر بآدم است
مقصود اصطفا نبود غیر مصطفی
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
حرف الف بذات اشارت بود ولی
بی احمدی که نیست جز او خلق حق نما
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
در شأن زلفت آیة واللیل نازلست
آمد قسم بروی تو والشمس والضحی
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم
سعدی تو کیستی که دم از عشق می زنی
دعوی بندگی کن و اقرار چاکری
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم
کجا بودی ای مرغ فرخنده پی
چه داری خبر از حریفان حی؟
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم
سعدی تو کیستی که دم از عشق می زنی
دعوی بندگی کن و اقرار چاکری
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۴
دریا بغل گشاده به ساحل نهاد روی
دیگر کدام سیل گسسته است بند را؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۴۷۳
بسیار آشنا به نظر جلوه میکنی
ای گل مگر ز دیدهٔ من آب خوردهای؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۹
تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟
از نقش پای راهروان رهنما کنی
چون حلقه، دیده نگران شو تمام عمر
شاید به روی خود در توفیق وا کنی
جز نقش یوسفی نبود در بساط صبر
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۵
تو چشم روزگاری و، از هر کنارهای
مژگانصفت به گرد تو حیران نگاهها
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷
پیداست سر وحدت از اعیان اماتری
العکس فی المرایا والنقش فی القوی
شد مختلف بمخرج اگر نه چه شد که هست
یک صوت و یک ترانه گهی مدح و گه هجا
هستی چو بحر و دل چو یکی کشتی اندار آن
[...]