گنجور

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت

 

گفتی که سرشک تو چراگلگون شد؟

چون پرسیدی راست بگویم چون شد:

خونابهٔ سودای تو میریخت دلم

چون جوش برآورد، ز سر بیرون شد

مولانا
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۲

 

حیرت‌کفیل پر زدن‌گفتگو نشد

شادم که آب آینه‌ام شعله‌خو نشد

مردیم تشنه در طلب آب تیغ او

آخر ز سرگذشت و نصیب‌گلو نشد

افسوس ناله‌ای ‌که به‌ کویش رهی نبرد

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode