گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد

اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد

اندر تو کی رسم؟ که نسیم سحرگهی

در گرد آن کلالۀ پر خم نمی رسد

در چشم من برست قد سرو پیکرت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۹

 

فریاد کاین طبیب به دردم نمی رسد

دستم به دور وصل تو هر دم نمی رسد

مجروح شد دلم به سر نیش اشتیاق

مشکل که از وصال تو مرهم نمی رسد

راضی شدم به نکهت زلفین دلکشت

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode