گنجور

کسایی » دیوان اشعار » عبرت

 

ای برکشیده منظره و کاخ تا سهیل

برده به برج گاو سر برج و کنگره

از پنجره تمام نگاه کن به بوستان

کان خانهٔ مقام تو را نیست پنجره

باز شکار جوی هزیمت شد از شکار

[...]

کسایی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۸

 

گرگ آمده است گرسنه و دشت پر بره

افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره

گرگ، از رمه‌خواران و رمه، در گیا چران

هر یک به حرص خویش همی پر کند دره

گرگ گیا بره‌است و بره گرگ را گیاست

[...]

ناصرخسرو
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۷۱

 

ای قصر ملک را ز معالیت کنگره

حزم تو گرد مرکز اسلام دایره

در طلعتت نجوم افق را مطالعه

در منظرت سعود فلک را مناظره

چون مفتی ضمیر تو گیرد قلم به دست

[...]

ظهیر فاریابی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۰۰ - ایضا له

 

ای بر محکّ عقل وجود تو ناسره

ای مجمع مساوی اخلاق یکسره

گر بگذری بر آنکه ز مویی ضعیف تر

چیزی از وتراش کنی همچو استره

گرچه خری‌تر از خری هیچ نقص نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - در مدح نظام الدّین محمّد

 

زین سان که در همست و پر از بند چون زره

بر کار خویش و زلف تو چون افکنم گره؟

کمال‌الدین اسماعیل
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - فی مدح الامیر اعظم الاعدل الاکرم جلال الحق و الدنیا و الدین مسعود

 

ای آب نزد کلک تو تیغ اکاسره

وی خاک پیش کاخ تو قصر قیاصره

مرغان خوش نوای گلستان خاطرت

با طایران عالم جان در مناقره

یک مفرد از سپاه تو ده باره کرده پست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - فی الشکایة من بعضی الارذال

 

ای سکّه‌ات قراضهٔ اقبال را عیار

بی‌طلعت دراهم افضال ناسره

طاوس سدره قهقهٔ شوق می‌زند

بر درگه رفیع تو چون کبک بردره

داری روا که خبث کند در قفای من

[...]

خواجوی کرمانی
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۹ - اختر حقیقت

 

خورشید برکشید سر از بارهٔ بره

ای ماه برگشای سوی باغ پنجره

اسفند ماه رخت برون برد ازین دیار

هان ای پسر، سپند بسوزان به مجمره

درکشتزار سبز، گل سرخ بشکفید

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode