ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱
ای آنکه جز طرب نه همی بینمت طلب
گر مردمی ستور مشو، مردمی طلب
بر لذت بهیمی چون فتنه گشتهای
بس کردهای بدانکه حکیمت بود لقب
چون ننگری که می چه نویسد بر این زمین
[...]
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح سید تاجدالدین ابوالغنایم رافعی شیبانی
ای تاج دین تازی و ای سید عرب
ای خدمت جناب تو اقبال را سبب
ای بوالغنایمی، که ترا از غنایمست
بخشودن خلایق و بخشیدن ذهب
ای رافعی، که ساعد و بازوی تو شدست
[...]
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح صدرالدین علی وزیر
تا کی کند حوادث گیتی مرا طلب ؟
کز دست آن طلب شدم آواره طرب
من با عزیمت هرب و فتنه از قفا
من با هزیمت ضرر و چرخ در طلب
گه مالدم بعربدها دهر بوالفضول
[...]
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۳۷ - در مدح ابوالمعالی امین الملک گوید
ای داده روی تو دل غمناک را طرب
از عجب دور باش که باشد ز تو عجب
اندر غم فراق تو جانم به لب رسید
تا با تو در وصال تو لب بر نهم به لب
بس شب که تابه روز دلم بی قرار بود
[...]
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - مطایبه
دستار خوان بود ز دو گز کم به روستا
در وی نهند ده کدوی تر نه بس عجب
لیکن عجب ز خواجه از آن آیدم همی
کو بر کدوی خشک نهد بیست گز قصب
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الرابعة عشر - فی الوعظ
معلوم من نشد که ز احداث روز و شب
با او چه کرد گردش ایام بلعجب؟
در جام او چه کرد جهان زهر یا شکر؟
در دست او چه داد فلک خار یا رطب؟
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة و العشرون - فی الخریف
خاکش همه عبیر و بساطش همه حریر
آبش همه گلاب و نباتش همه مذاب
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة و العشرون - فی الخریف
بر روی جویبار ریاحین رنگ رنگ
مانند سیم شاهد بر جدول کتاب
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة و العشرون - فی الخریف
وز سوسن وز سنبل و نسرین تنگ تنگ
مانند ماهروی چمن رفته در نقاب
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - مدح عماد الدین محمد
ای سالکان راه هوای تو در طلب
وی ساکنان کوی رضای تو در طرب
هم باده های ناب وصال تو بی غرض
هم زخم های تیغ فراق تو بی سبب
در سور عشرت تو خوش استاد، کان چو صبح
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵
بر من گذشت آن پسر شنگ نوش لب
رخ در میان زلف چو مه در سواد شب
پیش خط هلال وش و روی چون مهش
خورشید را ندید کسی عنبرین سلب
با وی رقیب همره و آری چنین بود
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣۵
ایدل جهان بکام گرت نیست گو مباش
منت خدایرا که جهان هست منقلب
ور دور روزگار نه بر وفق رأی تست
خود را مدار از غم این کار مضطرب
خوش باش اگر چه روز بشب شد بناخوشی
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۵
یکچند روز من ز سیهکاری فلک
بودی چنانکه فرق نمیکردمش ز شب
و اکنون چنان شدست که در چشم من چو روز
کافور فام گشت شب عنبرین سلب
بر رغم روزگار بتوفیق کردگار
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۳۱
بدری که سایه بر سرش افکنده است شب
چشم و زبان و قامت و زلفش بود لقب
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶
ما را دلیست سوخته آتش طلب
آتش که دید پرتو او آب را سبب
زاشکم مدام سوزش دل در زیاد تست
این آب هست هیزم آن آتش طلب
گر عاشقی بمیل سهر در دو چشم کش
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۸
روحی فداک ای صنم ابطحی لقب
آشوب ترک و شور عجم فتنه عرب
کس نیست در جهان که ز حسنت عجب نماند
ای در کمال حسن عجب تر ز هر عجب
هر کس نیافت جرعه ای از جام وصل تو
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹
ساقی بیا که موسم عیش آمد و طرب
پرکن قدح که میگذرد فرصت عجب
مستم کن آنچنان که ندانم سر از قدم
تا وار هم ز غصه دوران پر تعب
خواهی که حق شناس شوی خویشتن شناس
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷
تندست یار و بی سببی می کند غضب
دارد غضب همیشه بعشاق زین سبب
مطلوب را چو نیست مقام معینی
هرگز نمی رسد بنهایت ره طلب
معلوم می شود که ندارد مذاق عشق
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۹ - فی مرثیه محمد قلی میرزا غفرالله ذنوبه
افغان که شد به مرثیه ذکر زبان و لب
القاب میرزای محمد قلی لقب