گنجور

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۸

 

ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو

آراسته است مملکت از تخت و گاه تو

هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو

هستی پناه عالم و ایزد پناه تو

فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو

[...]

امیر معزی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحق

 

ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو

خورشید در حمایت پر کلاه تو

شاه جهان سکندر ثانی جمال دین

ای برتر از شهان جهان دستگاه تو

تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید

[...]

عبید زاکانی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰۳

 

آمد دل ضعیف من اندر پناه تو

کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو

هم در پناه زلف تو باد انتقام او

یارب به سرّ سینه مردان راه تو

آخر نظر به حال من مستمند کن

[...]

جهان ملک خاتون
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹

 

ای خونبهای نافه چین خاک راه تو

خورشید سایه‌پرور طرف کلاه تو

نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام

ای من فدای شیوه چشم سیاه تو

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال

[...]

حافظ
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

ای توتیای دیده من خاک راه تو

جانم فدای غمزه چشم سیاه تو

ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار

کز حد گذشت ولوله دادخواه تو

بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش

[...]

صوفی محمد هروی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو

تو شاه انبیا همه خیل و سپاه تو

بر آسمان رسیده و گشته فرشته

هر ذره که خاسته از گرد راه تو

آسوده است تا ابد از بیم انقلاب

[...]

فضولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳۹

 

تا کرد تیغ غمزه حمایل نگاه تو

شد سرمه گوشه گیر ز چشم سیاه تو

ما امتحان دشنه الماس کرده ایم

از یک سرست با مژه کینه خواه تو

یادم ز جلوه های قد یار داده ای

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۰

 

ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو

پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو

بوی گل از ادب نکند پای خود دراز

در سایه گلی که بود خوابگاه تو

از پیچ و تاب حلقه کند نام آفتاب

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۱

 

در خون نشست لاله ز چشم سیاه تو

گل گوشه گیر گشت ز طرف کلاه تو

هرگز به زیر پای نمی بینی از غرور

بیچاره عاشقی که شود خاک راه تو

زلف این چنین ز دست تو گر می کشد عنان

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - ترکیب‌بند در عشق عرفانی

 

ای ملک دل مسخّر روی چو ماه تو

خورشید سایه‌پرور زلف سیاه تو

صف‌های دل شکستی و این طرفه‌تر که هست

حسن ترا ظفر ز شکستِ کلاه تو

خورشید عاشقی کندش تا به روز حشر

[...]

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۷

 

غم می‌رمد، ز پیچش زلف سیاه تو

دل کوچه می‌دهد، به خدنگ نگاه تو

از بس که نازک است ترا چهره، می‌کند

خطّ نرسته پردگی روی ماه تو

مژگان دلکش تو عبث خم نگشته است

[...]

واعظ قزوینی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۸

 

ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو

باشد کمند گردن آهو نگاه تو

سیلی زند خرام تو موج سراب را

صیاد را فریب دهد جلوه گاه تو

از دست برد شبنم آفت منزه است

[...]

سیدای نسفی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴

 

ای فتنه دست پرور چشم سیاه تو

اهل نظر نشانهٔ تیر نگاه تو

دانی کدام سال سرآید به فرخی

سالی که بگذرد به رخ هم چو ماه تو

من آشنات دانم و تو غیر خوانیم

[...]

فروغی بسطامی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۷۸

 

ای سرمه‌سای چشم بتان خاک راه تو

صد حلقه دل به حلقهٔ زلف سیاه تو

گر در سر است قتل جهانیت باک نیست

بر پای خود کشم به قیامت گناه تو

نیر تبریزی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸ - انتظار فرج

 

ای آفتاب هاله‌ای از روی ماه تو

مه بر لب افق لبه‌ای از کلاه تو

لرزنده چون کواکب گاه سپیده‌دم

شمع شبی سیاهم و چشمم به راه تو

کی می‌رسی به پرچم خونین چون شفق

[...]

شهریار
 
 
sunny dark_mode