گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - و هم در ستایش اتسز گوید

 

ای آنکه در جهان ز تو سری نهان نماند

با عدل تو نشان ستم در جهان نماند

تا چرخ تیغ فتنه نشان در کفت نهاد

از فتنه هدف در نواحی عالم نشان نماند

از خسروان عرصهٔ عالم، بعلم و حلم

[...]

وطواط
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل

 

آن خسروان که نام نکو کسب کرده اند

رفتند و یادگار از ایشان جز آن نماند

نوشین روان اگر چه فراوانش گنج بود

جز نام نیک از پس نوشین روان نماند

ظهیری سمرقندی
 

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲

 

بس نامور به زیر زمین دفن کرده‌اند

کز هستیش به روی زمین بر نشان نماند

وآن پیر لاشه را که سپردند زیر گل

خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند

زنده‌ست نام فرّخ نوشیروان به خیر

[...]

سعدی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۹ - فی مرثیه محمد قلی میرزا غفرالله ذنوبه

 

افغان که بهترین گل این بوستان نماند

رخشان چراغ دیدهٔ خلق جهان نماند

شمعی که رشگ داشت بر او شمع آفتاب

از تند باد مرگ درین دودمان نماند

نخلی که در حدیقهٔ جنت به دل نداشت

[...]

محتشم کاشانی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

دردا که یار بر سر لطف نهان نماند

نامهربان دو روز به ما مهربان نماند

شرمنده ی سگان ویم، بعد مرگ هم

کز سوز سینه در تن من استخوان نماند

اکنون کشید تیغ که در آستان او

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۳

 

از همت بلند اثر در جهان نماند

یک سرو در سراسر این بوستان نماند

روشندلان چو برق گذشتند از جهان

خاکستری بجای ازین کاروان نماند

در بسته مانددیده یعقوب انتظار

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » ایام چهره خراشیدن صفحات به ناخن قلم - و هنگام سیه پوش گردیدن ابیات به نیل ماتم

 

بگذر صبا، که رونق این بوستان نماند

وزگل به غیر داغ دل بلبلان نماند

صد حیف کان شکفته گل بوستان قدس

از دستبرد جور درین خاکدان نماند

زان تشنگی که سرو چمنزار دین کشید

[...]

طغرای مشهدی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸

 

رسم سرایت نفس ناتوان نماند

تأثیر در قلمرو آه و فغان نماند

عمریست نام اهل وفا کس نمی‌برد

دردا که آتشی هم ازین کاروان نماند

عرض نفس چه می‌بری ای عندلیب زار

[...]

فیاض لاهیجی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴۱

 

ارباب جود را کف گوهرفشان نماند

دست گشاده‌ای به محیط دکان نماند

در روزگار ما ز سخاوت نشان نماند

از همت بلند اثر در جهان نماند

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode