گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷۵

 

ای باد صبحگاه به من نام او بگوی

خوناب غیرتم به لب جام او بگوی

جان بو که خوش برآیدم امروز پیش او

چیزی دگر مگوی، همین نام او بگوی

بستان دعای سوخته ای، وز لبش مرا

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode