گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰

 

چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد

تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد

بر آستان دیر نهادیم روی گرم

هر ذره صد معامله با روی لاله کرد

آب حیات چون طلبد کس، که بخت ما

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۲

 

داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد

گردون سنگدل به دل ما حواله کرد

هرکس که راه برد به کم عمری بهار

چون لاله صاف ودرد جهان یک پیاله کرد

لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس

[...]

صائب تبریزی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸

 

ساقی چه باده بود که بر من حواله کرد

مست ابد مرا به نخستین پیاله کرد

با حکمت آن طبیب که صد ساله درد من

درمان بجرعهٔی ز شراب دوساله کرد

یارب شمیم مشگ و زد بر مشام جان

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode