گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۲

 

کونین مست و بادهٔ نابی ندیده کس

سیراب دو عالم و آبی ندیده کس

مردند تلخ کام جهانی و هیچ گاه

در جام عشوه زهر عتابی ندیده کس

مخمور نیمه مست فراوان بود، فغان

[...]

عرفی
 
 
sunny dark_mode