گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۴

 

ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود

چه عجب ار مشت گلی عاشق و بیچاره شود

چونک به لطفش نگری سنگ حجر موم شود

چونک به قهرش نگری موم تو خود خاره شود

نوحه کنی نوحه کنی مرده دل زنده شود

[...]

مولانا
 
 
sunny dark_mode