گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۲

 

گل به تماشای چمن می رود

باد به گلگشت سمن می رود

آینه گشته ست ز عکس سمن

آب که در زیر سمن می رود

دوش شنیدم که به هر مجلسی

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )

 

آه ! که صبر ازدل و تن می‌رود

خون من از دیدهٔ من می‌رود

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode