×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱
روز دو از عشق پشیمان شوم
توبه کنم باز و به سامان شوم
باز به یک وسوسهٔ دیو عشق
بار دگر با سر دیوان شوم
بس که ز عشق تو اگر من منم
[...]
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۶۴ - در نصیحت
غم به تکلف به سر من مبار
زانکه به سعی تو تن آسان شوم
من خود اگر مادر غم اژدهاست
تا که بزاید به سر آن شوم
پرسی و گویی که ز من بد مگوی
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - بلبل و پروانه
گرد سرش گردم و قربان شوم
سوختهای جلوهٔ جانان شوم