گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸

 

آن که نهاده در دلم حسرت یک نظاره را

بر لب من کجا نهد لعل شراب‌خواره را

رشتهٔ عمر پاره شد بس که ز دست جور او

دوخته‌ام به یکدگر سینهٔ پاره پاره را

کشتهٔ عشق را لبش داده حیات تازه‌ای

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode