گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴

 

دل چو به غم شاد زیست، مهر و وفا از او طلب

غم چو گو ۰۰۰ رفت، برگ و نوا از او طلب

یا به دعا غیر درد، از در ایزدی مخواه

یا به طلب اگر خوشی، برگ و نوا از او طلب

جون روش عهد ما، کرده فلک واژگون

[...]

عرفی
 
 
sunny dark_mode