گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۰

 

ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز

تا که ببینند خلق دبدبه رستخیز

دوش مرا شاه خواند بر سر من حکم راند

در تن من خون نماند خون دل رز بریز

با دل و جان یاغیم بی‌دل و جان می‌زیم

[...]

مولانا
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

ساقی شب زنده دار وقت صبوح است خیز

باده همرنگ صبح جم شو، در جام ریز

معنی یوسف توئی، از چه زندان در آی

ای مه کنعان حسن در همه مصری عزیز

کیستی ای ذات غیب کت زقدم بوده است

[...]

حاجب شیرازی
 
 
sunny dark_mode