گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۹

 

زاهد ما دوش باز در ره بت پا نهاد

دین قلندر گرفت، خانه یغما نهاد

دل که به تسبیح داشت در خم زنار بست

سر که به محراب بود پیش چلیپا نهاد

گفت صنم، «زان ماست، هر که همه تر کند»

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode