گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳

 

طبع تو دمساز نیست چاره چه سازم

کین تو کمتر نگشت مهر چه بازم

تیر جفایت گشاد راه سرشکم

تیغ فراقت درید پردهٔ رازم

از شب هجران بپرس تا به چه روزم

[...]

خاقانی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸

 

کار چو از دست من برفت چه سازم

مات شدم نیز خانه نیست چه بازم

در بن این خاکدان عالم غدار

اشک فشان همچو شمع چند گدازم

چون نفسی دیگرم ز عمر امان نیست

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode