گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

دخترکان سیاه زنگی‌زاده

پیش وضیع و شریف روی گشاده

مادرشان هیچگون به دایه نداده

وز در گهواره‌شان به در ننهاده

منوچهری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۱۲ - شراب خواهد

 

بار خدایا به فضل بندهٔ خود را

گر بتوانی فرست پارهٔ باده

زان می آسوده کز پیاله بتابد

چون ز بلور سپید بسد ساده

زانکه بدو تند کره رام توان کرد

[...]

انوری
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶

 

ماه نو و صبح بین پیاله و باده

عکس شباهنگ بر پیاله فتاده

روز به شب کرده‌ای به تیرگی حال

شب به سحر کن به روشنائی باده

از پی آن تا حصار غم بگشائی

[...]

خاقانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - وله ایضاً فیه

 

ای ز بزرگی بدان مقام که قدرت

بر سر گردون فراشتست و ساده

بس که تردّد کنند زی درت آنک

بر فلک از کهکشان علامت جاده

عاجز تدبیر تست جنبش گردون

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲ - مولود و منقت فخر عالم(ص)

 

قاسم اشیء چه دست فیض گشاده

بهره (صامت) ز فضل کرده زیاده

هم به دلم مهر تو ودیعه نهاده

هم به کفم اختیار مدح تو داده

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode