گنجور

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۵ - در توصیف شب و شناختن دل

 

بی نفسی را که زبون غم است

یاری یاران مددی محکم است

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۲ - مقالت دوازدهم در وداع منزل خاک

 

توشه ز دین بر که عمارت کم است

آب ز چشم آر که ره بی‌نم است

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۰ - مقالت شانزدهم در چابک‌روی

 

سنگ بسی در طرف عالم است

آنچه ازو لعل شود آن کم است

نظامی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۰

 

حسن تو کاندیشه به کارش گم است

کی به حد معرفت مردم است

پرده برافگن که گه والضحی است

زانکه رهی در تو و در خود گم است

بارگی آهسته تر، ای هوشیار

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷ - صفت مردم شهر

 

هر چه ز صنعت به همه عالم است

هست در ایشان و زیادت هم است

امیرخسرو دهلوی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۷۵

 

لفظ اللّه اسم اسم اعظم است

صورت این اسم اعظم آدم است

شاه نعمت‌الله ولی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱ - ده نامه

 

هر چه دگر در همه عالم است

آن همه از بهر بنی آدم است

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۶ - رفتن خادمه از بر عاشق نزدیک معشوق

 

باز بیان کرد که او در غم است

روز و شبان با غم تو همدم است

صوفی محمد هروی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۷ - حکایت

 

گوهر آدم اگر از درهم است

خر که زرش بار کنی آدم است

وحشی بافقی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

طبع مرا معجزه مریم است

شاید اگر زاده مسیحا دم است

عرفی
 

سعیدا » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

در ته این پرده که خم در خم است

غیر تو کس با تو کجا محرم است

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

بیش نگویم ز جهان یا کم است

رشتهٔ کار همه سردرگم است

سعیدا
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه بیماری عجب

 

با جبروتش که دو عالم کم است

اول ما و آخر ما یکدم است

ملا احمد نراقی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - ماست کش و یخ کش

 

گفت هر آنکس که از او برد ماست

به به از این ماست که در خوان ماست

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode