نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴ - در نعت رسول اکرم
همچو الف راست به عهد و وفا
اول و آخر شده بر انبیا
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۲ - مقالت دوم در عدل و نگهداری انصاف
میرود از جوهرِ این کهربا
هر جوِ سنگی به منی کیمیا
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری
زانکه زنی نان کسان را صلا
بِه که خوری چون خر عیسی گیا
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۰ - مقالت ششم در اعتبار موجودات
یا ز قفس چنگل او کن جدا
یا قفس خویش بدو کن رها
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۵ - داستان حاجی و صوفی
صرف شد آن بدره هوا در هوا
مفلس و بدره ز کجا تا کجا؟
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۸ - مقالت پانزدهم در نکوهش رشگبَران
از نویی انگور بود توتیا
وز کهنی مار شود اژدها
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰
هین که منم بر در در برگشا
بستن در نیست نشان رضا
در دل هر ذره تو را درگهیست
تا نگشایی بود آن در خفا
فالق اصباحی و رب الفلق
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱
پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا
از من و ما بگذر و زوتر بیا
پیشتر آ درگذر از ما و من
پیشتر آ تا نه تو باشی نه ما
کبر و تکبر بگذار و بگیر
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲
نذر کند یار که امشب تو را
خواب نباشد ز طمع برتر آ
حفظ دماغ آن مدمغ بود
چونک سهر باید یار مرا
هست دماغ تو چو زیت چراغ
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵
خیز صبوحی کن و درده صلا
خیز که صبح آمد و وقت دعا
کوزه پر از می کن و در کاسه ریز
خیز مزن خنبک و خم برگشا
دور بگردان و مرا ده نخست
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸
گر بنخسبی شبی ای مه لقا
رو به تو بنماید گنج بقا
گرم شوی شب تو به خورشید غیب
چشم تو را باز کند توتیا
امشب استیزه کن و سر منه
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰
چرخ فلک با همه کار و کیا
گرد خدا گردد چون آسیا
گرد چنین کعبه کن ای جان طواف
گرد چنین مایده گرد ای گدا
بر مثل گوی به میدانش گرد
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » هشتم
بلبل سرمست برای خدا
مجلس گل بین و به منبر برآ
هین به غنیمت شمر این روز چند
زانک ندارد گل رعنا وفا
ای دم تو قوت عروسان باغ
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲
ای نفسِ خرّمِ بادِ صبا
از برِ یار آمدهای، مرحبا!
قافلهٔ شب چه شنیدی ز صبح؟
مرغِ سلیمان چه خبر از سبا؟
بر سرِ خشم است هنوز آن حریف؟
[...]
سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶
عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶
ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت دو تا