سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۲
با تو مرا سوختن اندر عذاب
به که شدن با دگری در بهشت
بوی پیاز از دهن خوبروی
نغزتر آید که گل از دست زشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - امیر خسرو در قرآن السعدین شرح میدهد که چون سلطان به «خان جهان» اقطاع «اوده»را عطا کرد ، وی با «خان جهان» در انجا ماند
غربت از احسانش چنانم گذشت
کم وطن اصل فراموش گشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اینک شاعر بیان می کند که چسان قران السعدین را به نظم آورد:
آنچه به تاریخ زهجرت گذشت
بود سنه ششصد و هشتاد و هشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)
عنبر و کافور معنبر سرشت
صندل خالص چو درخت بهشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
کشتی شه تیز تر از تیر گشت
در زدن چشم ز دریا گذشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - صفت مناره
گرد سرش کرد موذن چو گشت
قامتش از مسجد عیسی گذشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - صفت مناره
مسجد جامع ، زدرون ، چون بهشت
حوض ، زبیرون ، شده گوهر سرشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷ - صفت مردم شهر
مردم او جمله فرشته سرشت
خوش دل و خوش خوی چو اهل بهشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی
کشتی شه تیزتر از تیر گشت
در زدن چشم ز دریا گذشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی
صحنک حلوا همه شکر سرشت
چاشنیش از طبقات بهشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۲ - در علو مقام انسان
ور تو همان آب و گلی در سرشت
پخته شو از مایه گلخن خشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۹ - حکایت جوان مردی شیر خدا
گفت رسولش که چو خصم درشت
به رزمی آورد به صد حیله پشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱۱ - حکایت دم زندگانی به حق عیسی(ع)
صبح دمی رفت مسیحا به دشت
سبزه صحرا به دمش زنده گشت
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۱
طینت او را چو خدا می سرشت
بر رخ او سی و دو خط می نوشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
مژده دهد کز خط عنبر سرشت
بسمله باشد چمنی از بهشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳ - در ارداف تسمیه به تحمید که فاتحه کتاب مجید و فاتح ابواب مزید است
لامسه را نقد نهاده به مشت
گنج شناسایی نرم و درشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴ - مناجات اول متضمن اشارت به شواهد جود و دلایل وجود حق سبحانه ما اعلی شأنه و اجلی برهانه
آنست بنفشه که ز چرخ درشت
جامه کبود آمده و کوژپشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۱ - صحبت سیم با پیر حقیقت بین و یافتن مرید گوهر مقصود از حقه حق الیقین
پای نهادم به تماشا و گشت
رخت کشیدم سوی صحرا و دشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۲ - مقاله اول در آفرینش عالم که آینه جمال نمای اسماء و صفات آفریننده است سبحانه و تعالی
سبزه به گل غالیه تر سرشت
پیش گل اوصاف خط او نوشت
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۰ - مقاله پنجم در اشارت به روزه رمضان که نوریست کثیرالفیضان هم روح را شمع انجمن افروز است و هم نفس را برق خرمن سوز
با من از این نکته چه باشی درشت
تو به شکم می کشی و او به پشت