گنجور

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۳ - داستان دو حکیم متنازع

 

شربت او را سِتَد آن شیر‌مرد

زهر به یاد شکر آسان بخورد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۳ - داستان دو حکیم متنازع

 

آن به علاج از تن خود زهر برد

وین به یکی گل ز توهّم بمرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۳ - داستان دو حکیم متنازع

 

هیچ هنرپیشهٔ آزاد مرد

در غم دنیا غم دنیا نخورد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۵ - داستان حاجی و صوفی

 

گفت فلان صوفی‌ِ آزاد‌مرد

که‌آستی از عالم کوتاه کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۶ - مقالت چهاردهم در نکوهش غفلت

 

فارغ ازین مرکزِ خورشید گَرد

غافل از این دایرهٔ لاجورد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۶ - مقالت چهاردهم در نکوهش غفلت

 

ز‌آتش تنها نه‌، که از گرم و سرد

راستی مرد بود دِرع مرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۰ - مقالت شانزدهم در چابک‌روی

 

دهرنکوهی مکن ای نیک‌مرد

دهر بجای من و تو بد نکرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارون‌الرشید با موی تراش

 

موی تراشی که سرش می‌سترد

موی به مویش به غمی می‌سپرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارون‌الرشید با موی تراش

 

چونکه رسد بر سرت آن ساده‌مرد

گو ز قدمگاه نخستین بگرد

نظامی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۶

 

گفت کسی خواجه سنایی بمرد

مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

کاه نبود او که به بادی پرید

آب نبود او که به سرما فسرد

شانه نبود او که به مویی شکست

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۷

 

گفت کسی خواجه سنایی بمرد

مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

قالب خاکی به زمین بازداد

روح طبیعی به فلک واسپرد

ماه وجودش ز غباری برست

[...]

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - معراج

 

منزلتی یافت منازل نورد

کیف وکم از راه برون برد گرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )

 

صف سیاه از علم سرخ و زرد

نسخهٔ دیباچهٔ نوروز کرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی

 

دیده شب و روز بسی گرم و سرد

رفته بهر سوز پی آب خورد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - در صفت باران موسمی هند

 

جرعه که طاوس ز باران بخورد

هم به سرود آمده هم جلوه کرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی

 

شربت لبگیر کزان آب خورد

جان گسسته بتوان وصل کرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی

 

کاک در آن مرتبه رو ترش کرد

لاجرمش روئی چنان مانده زرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۱ - حسن تعلیل

 

سوی فلک رفت زمیدانش گرد

هم به فلک ماه زمین بوس کرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۲ - ذوقا فیتین

 

تن ز غنیمت به هزیمت سپرد

بردن جان را به غنیمت شمرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۲ - ذوقا فیتین

 

اتش از آن جا که به دل جای کرد

دود برآمد ز نفس های سرد

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode