گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲

 

روی تو در حسن چنان دیده‌ام

کاینهٔ هر دو جهان دیده‌ام

جمله از آن آینه پیدا نمود

واینه از جمله نهان دیده‌ام

هست در آیینه نشان صد هزار

[...]

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - له ایضا - (کانچه دل اندر طلبش می‌شتافت - در پس این پرده نهان بود، یافت)

 

عشق خروشی، که عیان دیده‌ام

سینه به جوشی، که زیان دیده‌ام

دل چو ز ناگه به وصالش رسید

بانگ برآورد که: جان دیده‌ام

گاه رخش را ز درون جهان

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode