گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

کاهش ما هجر غم افزای تست

رامش ما وصل طرب زای تست

با همه خاصیت و اخلاق خاص

خاتم چون لعل شکر خای تست

گردن دیر و حرم از کفر و دین

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

گر نه به دل هر نگهت خنجری است

این همه پس دیده چرا خون گریست

نالشم از بس به سر آتش فشاند

بالش تن توده ی خاکستری است

خاک بلا باشد و پهلوی مرگ

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶

 

با غم عشق تو مرا کار باد

و ز همه کاری دگر انکار باد

هر که ز قید دو جهان باز رست

در خم زلف تو گرفتار باد

دل که طبیبی چو تو دارد به سر

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۰

 

یک نظر از دیده ی ماروت دید

صد اثر از جادوی هاروت دید

عقل خرد پیشه ی هشیار را

واله و زنجیری گیسوت دید

گردن صد رستم و سهراب را

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

هرکه دلاویزی گیسوت دید

خسته دلی بسته ی هر موت دید

فتنه ی سحاری هاروت را

در نظر نرگس جادوت دید

معجز جان بخشی روح القدس

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۲۸

 

ای شه مظلوم حسین وای وای

بی کس و محروم حسین وای وای

در ره تسلیم و رضا جز توکیست

جان به وفا کرده فدا جز تو کیست

بر سر بازار ولا جز تو کیست

[...]

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode