گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۲

 

چیست صلای چاشتگه خواجه به گور می‌رود

دیر به خانه وارسد منزل دور می‌رود

در عوض بت گزین کزدم و مار همنشین

وز تتق بریشمین سوی قبور می‌رود

شد می و نقل خوردنش عشرت و عیش کردنش

[...]

مولانا
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

 

در سر بوالهوس نگر چون شر و شور می‌رود

در دل ماست یار دل بر ره دور می‌رود

در سر چون درا درا نالهٔ عاشقان شنو

قافله خیال بین سوی صدور می‌رود

عشق به هرکه داد جان رَست ز خاک و خاکدان

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹

 

زنده‌دل از چه رو بدن عالم نور می‌رود

جاهل مرده‌دل ز گور هم سوی گور می‌رود

طالب نشئهٔ بقا سوی خدا روان شود

دستهٔ نشئهٔ فنا سوی ثبور می‌رود

هرکه درین سرا بدید نشئه آخرت، بدید

[...]

فیض کاشانی
 
 
sunny dark_mode