گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸

 

با وی از ایمان و کفر باخبری کافریست

آنک از او آگهست از همه عالم بریست

آه که چه بی‌بهره‌اند باخبران زانک هست

چهره او آفتاب طره او عنبریست

آه از آن موسیی کانک بدیدش دمی

[...]

مولانا
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در توصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله الملک الجبار

 

دانم مدح تو را زفکر من برتریست

گرفتم از خود مرا بشعر پیغمبریست

مدایحت را ظهور زمصحف داوریست

ولی بیاران تو چولافم از داوریست

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode