گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۴

 

ای مه و ای آفتاب پیش رخت مسخره

تا چه زند زهره از آینه و جندره

پیش تو افتاده ماه بر ره سودای عشق

ریخته گلگونه‌اش یاوه شده قنجره

پنجره‌ای شد سماع سوی گلستان تو

[...]

مولانا
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۱ - در مدح شهاب ثاقب علی بن ابی‌طالب(ع)

 

کشیده خیل طیور به گرد هم دائره

به دشت زردشت و ارچکاوک و قبره

نوای پا زند و زند کشند از حنجره

چون مقربان قمریان ز میمنه میسره

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode