گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸

 

یک شرر از عین عشق دوش پدیدار شد

طای طریقت بتافت عقل نگونسار شد

مرغ دلم همچو باد گرد دو عالم بگشت

هرچه نه از عشق بود از همه بیزار شد

بر دل آن کس که تافت یک سر مو زین حدیث

[...]

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲

 

حسن بدکان نشست، عشق پدیدار شد

حسن فروشنده گشت، عشق خریدار شد

خلوت دل چون ز دوست پر شد و پر کرد پوست

واقعه انبوه گشت داعیه بسیار شد

آمد و شد در گرفت از چپ و از راست دوست

[...]

اوحدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در توصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله الملک الجبار

 

شهیکه نام نکوش حیدر کرار شد

زآهن صارم عدوش زیبق فرار شد

بخلوت کردگار محرم اسرار شد

صفاتش از ذات حق مظهر انوار شد

جیحون یزدی
 

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱۷ - و برای او همچنین

 

چون به صف کرب و بلا بخت و هب یار شد

آمد و یار پسر احمد مختار شد

آخر کار پسر دختر خیرالانام

با پسر سعد لعین بسته به پیکار شد

صامت بروجردی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح گلشنی

 

ساقی بده جام می رونق گلزار شد

چنگ بزن مطربا چشم بسی تار شد

هی تو برآر از حرم دختر رز را به باغ

چیست تأمل بود گل به سر خار شد!

هی تو به تار رباب ناخن مضراب زن

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode