گنجور

سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱۴

 

باد بهاری وزید، از طرف مرغزار

باز به گردون رسید، نالهٔ هر مرغ‌زار

سرو شد افراخته، کار چمن ساخته

نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار

گل به چمن در برست، ماه مگر یا خورست

[...]

سعدی
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

پشت دوتای فلک راست شد از خرّمی

تا چو تو فرزند زاد مادر ایام را

حکمت محض است اگر لطف جهان‌آفرین

خاص کند بنده‌ای مصلحت عام را

دولت جاوید یافت هر که نکونام زیست

[...]

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۳

 

هر چه رود بر سرم چون تو پسندی رواست

بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۲

 

دست تضرع چه سود بندۀ محتاج را

وقت دعا بر خدای وقت کرم در بغل

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۵

 

قد شابَهَ بِالوَری حِمارٌ

عِجلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷

 

کس نتواند گرفت دامن دولت به زور

کوشش بی فایده‌ست وسمه بر ابروی کور

سعدی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode