گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲۴

 

دل ز پی‌اش عمرهاست سجده‌ کمین می‌رود

سایه به ره خفته است لیک چنین می‌رود

قافله بانگ جرس دارد و گرد فسوس

پیش تو آن رفته است بعد تو این می رود

با تک و تاز نفس عزم عنان تاب نیست

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode