گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴٨

 

اهل هنر را کنون خطبه بنام منست

ملک سخن گستری جمله بکام منست

نقد سخن چون روان بر سر بازار فضل

چون نشود چون بر او سکه بنام منست

روز و شب من یکیست بر ره ظلمت ز نور

[...]

ابن یمین
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

این رخ دلبند تو ماه تمام منست

خال سیه کار تو دانه و دام منست

روشنی وصل تو نیست چو صبح رخت

زلف پریشان تو تیره چو شام منست

از لب جان بخش تو هست مرا زندگی

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode