گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶

 

ما نتوانیم و عشق پنجه درانداختن

قوت او می‌کند بر سر ما تاختن

گر دهیم ره به خویش یا نگذاری به پیش

هر دو به دستت در است کشتن و بنواختن

گر تو به شمشیر و تیر حمله بیاری رواست

[...]

سعدی
 
 
sunny dark_mode