راحت روح من است رایحه روح راح

تا به صباح از مسا تا به مسا از صباح

ساقی طاووس فر طوطی شکّر شکن

مرغ سحر را بگو باز گشاید جناح

خواب گران تا به کی خیز سبک می بده

[...]

سی و دو خط رخت گنج ترا افتتاح

ظلمت زلف تو شب، نور جمالت صباح

جان و جهان می دهم وصل ترا می خرم

بین که چه بیع و شری دید ضمیرم صلاح

راحت روحانیان از دم روح تو شد

[...]

چون به سعادت نمود ساقی فرخنده فال

ساغر عیش بهار به هر طرف مال مال

سلسله خرمی یافت ره اتصال

محول الحول داد زمانه را حسن حال

منشی ایام کرد طی سجل ملال

[...]

در این مبارک صباح شد می صافی مباح

شد می صافی مباح در این مبارک صباح

زانکه پدیدار شد رایت خیر و فلاح

روز ظهور حق است دوره صلح و صلاح