گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۶

 

خوب یکی نکته یادم است زاستاد

گفت «نگشت آفریده چیز به از داد»

جان تو با این چهار دشمن بدخو

نگرفت آرام جز به داد و به استاد

جانت نمانده‌است جز به داد در این بند

[...]

ناصرخسرو
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح ابوالمعمر

 

آمد نوروز و گشت مشگ فشان باد

ساحت باغ از نسیم باد شد آباد

چون دل تیمار دیده برگ بنفشه

چون زره زنگ خورده خوشه شمشاد

چون برخ دوست بر فتاده سر زلف

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۸

 

یاد نیاری ز قندهار وز نو شاد

نیز نگوئی حدیث بصره و بغداد

نام ونشان بهشت کنک نجوئی

گر بنشینی میان لشگری آباد

هست درونش پر از نگار چو دیبا

[...]

قطران تبریزی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲ - مولود و منقت فخر عالم(ص)

 

ملک نبوت به سعی حضرتش آباد

کشور دین از او قوی شده بنیاد

همچو جدا بی‌شریک و همره و انباز

هستی کونین را وسیله ایجاد

صامت بروجردی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۴

 

عمر برآمد مرا به نیمه هفتاد

نیمی از عمر خویش دادم بر باد

حاصل این روزگار رفته بدستم

لختی افسوس ماند و لختی فریاد

این شکرین عمر نغز دلکش شیرین

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - عدل و داد

 

باد خراسان همیشه خرم و آباد

دشت و دیارش ز ظلم و جور تهی باد

دشت و دیار ار ز ظلم و جور تهی گشت

ملک بماند همیشه خرم و آباد

ملک یکی خانه‌ایست بنیادش عدل

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - به شکرانه توشیح قانون اساسی

 

بگذشت اردی‌بهشت و آمد خرداد

خیز که باید قدح گرفت و قدح داد

اول خرداد ماه و وقت گل سرخ

وقت گل سرخ و اول مه خرداد

آمد خرداد ماه با گل سوری

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۵ - قسمتی از قصیده در انتقاد قرارداد وثوق الدوله

 

داد که دستورِ دیوخوی ز بیداد

کشورِ جم را به بادِ بی‌هنری داد

داد قراری که بی‌قراریِ ملّت

زآن به فلک می‌رسد ز ولوله و داد

کاش یکی بردی این پیام به دستور

[...]

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode