گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

باش! که آن پادشه هنوز جوانست

نیمرسیده یکی هزبر دمانست

این رمهٔ گوسفند سخت کلانست

یک تنه تنها بدین حظیره شبانست

منوچهری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲

 

کار دل از آرزوی دوست به جانست

تا چه شود عاقبت که کار در آنست

کرد ز جان و جهان ملول به جورم

با همه بیداد و جور جان جهانست

عشوه دهد چون جهان و عمر ستاند

[...]

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در جلوس طغرلشاه سلجوقی

 

شاه جوانست و بخت ملک جوانست

کار جهان لاجرم بکام جهانست

تخت بنازد همی و در خور اینست

تاج ببالد همی و لایق آنست

ملک شهنشاه بین که ساحت عقلست

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۱ - در مدح رکن الدین

 

عقل خجل گشته از تو کان چه بیانست

کان بفغان آمده که آن چه بنانست

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۲۴ - النوبة الثالثة

 

از غیر جدا شدن سر میدانست

کار آن دارد که با تو در پیمانست‌

میبدی
 
 
sunny dark_mode