گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۶

 

بهار آیینهٔ رنگی‌که باشد صرف آیینت

شکفتن فرش گلزاری‌که بوسد پای رنگینت

عرق ساز حیا از جبهه‌ات ناز دگر دارد

به‌شبنم داده خورشیدی گهرپرداز پروینت

خجالت در مزاج بوی‌گل می‌پرورد شبنم

[...]

بیدل دهلوی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲

 

به فریادم رس ای جان عزیز! بان لعل شیرینت

هزاران رخنه در دین کرد مژگان کج آیینت

ز درویشان نمی پرسی، نمی دانم چه دل داری؟

ز آه ما نمی پرسی؟ بگو تا چیست آیینت؟

ز بوی سنبلت خواهد بهارستان چین رونق

[...]

وفایی مهابادی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » مخمسات » شمارهٔ ۹ - بر غزل گلشنی بخارایی

 

بچیند شاخ نسرین خوشه از گیسوی پرچینت

شفق بیرنگ گردد از حنای دست رنگینت

ز شیرین بگذرد فرهاد بیند لعل شیرینت

شود مشک خطا ناچیز پیش زلف مشکینت

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode