گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳۲

 

ز مژگان می‌کند رم چشم آهویی که او دارد

ز وحشت می‌گریزد وحشت‌خویی که او دارد

شود آیینه تا در برکشد عکس خرامش را

ز رشکم می‌کشد آه از سر کویی که او دارد

اسیر شهرستانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴

 

نگه، رنگین‌تر از گل می‌کند رویی که او دارد

ز دل صد پرده نازک‌تر بود خویی که او دارد

سیه‌روز و دماغ‌آشفته و خاطرپریشانم

چنین می‌پرورد بخت مرا مویی که او دارد

رم وحشی نگاه او به وحشت داده آرامم

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode