گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

کسی کاندر تو دل بندد همی بر خویشتن خندد

که جز بی معنیی چون تو چو تو دلدار نپسندد

وگر نو کیسهٔ عشق تو از شوخی به دست آری

قباها کز تو در پوشد کمرها کز تو در بندد

ز عمر و صبر و دین ببرید آنکو بست بر تو دل

[...]

سنایی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۳

 

هرانک او در تو دل بندد همی بر خویشتن خندد

که جز همچون تو نااهلی چو تو دلدار نپسندد

اگر نو کیسه عشقی را بدست آری تو، از شوخی

قباها کز تو بردوزد کمرها کز تو بربندد !

و گر خود تو نه ای، جانی، چنان بستانم از تو دل

[...]

نصرالله منشی
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب پنجم » فصل دوم

 

کسی کاندر تو دل بندد همی بر خویشتن خندد

که جز بی معنیی چون تو چو تو دلدار نپسندد

اگر تو کیسه عشقی را تو از شوخی بدست آری

قباها کز تو بر دوزد کمرها کز تو بربندد

اگر تو خود نه ای جز جان چنان بستانم از تو دل

[...]

نجم‌الدین رازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

بسا پیر مناجاتی که بر مرکب فروماند

بسا رندِ خراباتی که زین بر شیرِ نر بندد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۳ - محجوب ترشیزی

 

به چشم خونفشان نقش جمال یار می‌بندم

چونقاشی که خواهد نقش برآب روان بندد

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode