گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۷

 

مژه خواباندم و دل را به جمعیت علم کردم

تماشا پرگرانی داشت بر دوشی‌که خم‌کردم

ز دور ساغر امکان زدم فال فراموشی

بر اعداد خیال این حلقه صفری بود کم کردم

به خواب زندگی دیدم سیاهی کم نمی‌گردد

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۸

 

وداع دورگرد عرضهٔ آرام رم کردم

سحر گل کردم و کار دو عالم در دو دم کردم

روا کم دارد اطوارم‌ که گردد در دل رسوا

اگر آهم هوس سر کرد هم در دل علم کردم

وداع حرص راه حاصل آرام وا دارد

[...]

بیدل دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۱ - مجذوب همدانی قدّس سرّه

 

ز خاموشی بریدم من زبان هرزه گویان را

دو لب برهم نهادم کارشمشیرِ دودم کردم

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode