×
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴
بتی کو عزم دوری داشت با من با منست امشب
گل از رخسار او در بزم گلشن گلشنست امشب
پی ایثار او لعل و عقیق و لؤلؤ و مرجان
مرا از اشک خون آلود دامن دامنست امشب
بده ساقی می گلگون بزن مطرف دف و بربط
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴
بتی کو عزم دوری داشت با من با منست امشب
گل از رخسار او در بزم گلشن گلشنست امشب
پی ایثار او لعل و عقیق و لؤلؤ و مرجان
مرا از اشک خون آلود دامن دامنست امشب
بده ساقی می گلگون بزن مطرب دف و بربط
[...]