گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۰

 

نهادم پای در عشق که بر عشاق سر باشم

منم فرزند عشق جان ولی پیش از پدر باشم

اگر چه روغن بادام از بادام می زاید

همی‌گوید که جان داند که من بیش از شجر باشم

به ظاهربین همی‌گوید چو مسجود ملایک شد

[...]

مولانا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون در باشم

از آن بهتر که پیشت باشم و با چشم تر باشم

به پیغامی، مرا هر شب نشانی بر سر راهی

که از راه دگر هر جا روی من بیخبر باشم

بشهر آوازه ی لطف تو، با هر ناکس افتاده

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode