گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲

 

ندارد خواب چشم عاشق دیوانه در شب‌ها

نمی‌افتد ز جوش خویشتن میخانه در شب‌ها

به غفلت مگذران چون شمع شب را از سیه‌کاری

که دل روشن شود از گریه مستانه در شب‌ها

ازان هردم بود جایی درین ظلمت‌سرا سالک

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode