گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۰

 

دلا، گر عاشقی، بنشین، که جانانت برون آید

بر آن در منتظر میباش، تا جانت برون آید

اگر صد سال آب از گریه بر آتش زند چشمم

هنوز از سینه من سوز هجرانت برون آید

ز تاب آتش می، چون عرق ریزد گل رویت

[...]

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode