گنجور

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹

 

شه مشرق ملک سنجر به دارالملک باز آمد

سپاس و شکر یزدان را که شاد و سرفراز آمد

ز دارالملک غایب شد ز بهر فتح و پیروزی

کنون با فتح و پیروزی به دارالملک باز آمد

اثرهای ملک سلطان چو دیبای منقش شد

[...]

امیر معزی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵

 

دلا نخل امل بنشان که باز آن سروناز آمد

تو هم ای خان باز آ که عمر رفته باز آمد

گریزان شد فراق و هجر بی‌خم زد تو هم اکنون

روی افسرده کی کان مایهٔ سوز و گداز آمد

بزن بر بام چرخ ای بخت دیگر نوبت عشقم

[...]

محتشم کاشانی
 
 
sunny dark_mode