گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

دلم را بود از آن پیمان‌گسل امید یاری‌ها

به نومیدی کشید آخر همه امیدواری‌ها

رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی

مکن جانا که هست این موجب بی‌اعتباری‌ها

به اغیار از تو این گرم‌اختلاطی‌ها که من دیدم

[...]

وحشی بافقی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

به عرش عزتم جا داده است اقبال خواری‌ها

نماند ضایع آخر فیض ضایع روزگاری‌ها

چو با تیغ تضرع رو به سویم کرد دانستم

که تابد پنجهٔ خورشید را نیروی زاری‌ها

به نام خویشتن گیری برات لامکان سیری

[...]

جویای تبریزی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۶

 

حریم عصمت آنگه ناقه عریان سواری‌ها

نگون باد ازهیون چرخ این زرین عماری‌ها

سراری عز و دولت را ستیزه چرخ کرد آخر

به دل دولت به درویشی عوض عزت به خواری‌ها

یکی چونان که نیلوفر در آب از اشک ناکامی

[...]

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode