×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۴
به من هردم ز روی مهربانی یار میپیچد
به آن گرمی که گویی شعلهای بر خار میپیچد
به دستی جام و در دست دگر سیب ذقن دارم
فلک از رشک من امشب به خود چون مار میپیچد
سروکاری دلم با جلوهٔ مستانهای دارد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰۸
دل آزاده از طولِ اَمَل بسیار می پیچد
که مصحف بر خود از شیرازه زنار می پیچد
کدامین بی ادب زد حلقه بر در، این گلستان را؟
که هر شاخ گلی بر خویشتن چون مار می پیچد
حجاب آب و گِل گردیده سنگِ راه یکتایی
[...]