گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۸

 

هوایی خرم است و ابر لولوبار می بارد

زلال زندگی بر شاخ خضر آثار می بارد

به روی سبزه های تر که قطره می چکد، گویی

که بر سطح زمرد دانه های نار می بارد

گل سرخ انار از شاخ سبزش چون چکاند خون

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱

 

می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد

دل مجنون ز ابر ساغر سرشار می بارد

به جوش آورده تقصیرم چنان دریای رحمت را

که جای قطره می از ابر استغفار می بارد

چه درد است این چه داغ است این چه بزم این است چه باغ است این

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode