گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹۰

 

مگر، ای باد نوروزی، گذر بر یار من داری

که گویی این نسیم تازه زان گلزار من داری

اگر چه یاد نارد روزی از ما، چون روی آنجا

سری از من به پای آن فرامش کار من داری

مرا از زندگانی توبه شد، ای مرگ، بی رویش

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode