گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

همی گویم چو از مهرش بسوزم

مبادا روز او هرگز چو روزم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

دو چشم ویس با آتش بسوزم

وزان پس دایه را بر دار دوزم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان

 

سیه کردی به داغ عشق روزم

دو تا کردی جوانه سرو نوزم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

کنون من آتشی روشن فروزم

برو بسیار مشک و عود سوزم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۰

 

بدل درد غمت باقی هنوزم

کسی واقف نبو از درد و سوزم

نبو یک بلبل سوته به گلشن

به سوز مو نبو کافر به روزم

باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

چو برق از جان چراغی برفروزم

شکیب خام را بر وی بسوزم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

و گر خواهی که لب زین نیز دوزم

بدین گرمی نه کان گاهی بسوزم

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۱۱) حکایت آن مرد که صرّۀ در میان درمنه یافت

 

بحق گفتا که کردی تیره روزم

چه خواهم از تو؟ چیزی تا بسوزم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بدین آتش که ازجان می‌فروزم

همه خامان عالم را بسوزم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بجز نقش خیال دلفروزم

بدین آتش همه نقشی بسوزم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو من شمعی که چون من رخ فروزم

چو شمعی شمعدان مه بسوزم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

چو من پروانهٔ آن دلفروزم

اگر با شمع پرّم پر بسوزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۵ - در کشف اسرار حق عزو جل

 

به اول شیخ این خرقه بسوزم

در آخر خرقهٔ دیگر بدوزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید

 

سلامت میکنم تا خود بسوزم

ز نورت شمع جانم برفروزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید

 

رخی بنمای تا خود را بسوزم

که از دیدارت اینجا نیکروزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۲ - در نموداری سر توحید حقیقت

 

کسی کو جز تو بینم دیده دوزم

ز سر تا پای در آتش بسوزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۲ - در نموداری سر توحید حقیقت

 

چو من با شرع تو در نار وسوزم

ز نور شرع اینجا برفروزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۴ - تحسین کردن جنید منصور را در اسرار عشق

 

ترا اینجا اگر جمله بسوزم

از آن به کین وجودت برفروزم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره

 

نسوزانم کسی را خود بسوزم

جهان را شمع وحدت برفروزم

عطار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode